شکار، اولین داستان ترارسانهای فارسی در فیسبوک
۲۶ تیر ۱۳۹۱
وقتی که سالها پیش
سیدرضا شکرالهیفراخوانی را برای
جایزه ادبی بهرام صادقی در وبلاگش منتشر کرد، فکر نمیکردم که یکی از بهترین داستانهای کوتاهی را که تا کنون خواندهام، آنجا پیدا کنم. داستان
«دستنوشتههای قابیل» را که
کیوان حسینینوشت و در آن دوره از برگزاری این جایزه ادبی رتبه سوم را کسب که به چند علت دوست داشتم. نخست برای این که داستان به شدت واقعی بود و من نمیتوانستم مرز بین داستان و واقعیت را از هم جدا کنم. دوم به این خاطر که شیوه روایت داستان به صورت پستهای یک وبلاگ بود و سوم این که شخصیتهای حاشیه داستان هم آشنا بودند و میشناختمشان.
امشب فرصتی دست داد تا دوباره این داستان را بخوانم و البته بهانهاش چیز دیگری بود. چند وقت پیش
گزارشی را در برنامه کلیک کار کردیم درباره شیوهای امروزی از داستاننویسی به نام
داستاننویسی ترارسانهای یا
Transmedia Storytelling.
هدف پدیدهای که به Transmedia یا ترارسانه مشهور شده این است که با استفاده از ابزارهایی چون گوشیهای تلفن همراه و اینترنت، داستانهایی را منتشر کنند که با مخاطبان ارتباط نزدیکتری برقرار کند. اصطلاح داستانگویی ترارسانهای اولین بار توسط پرفسور هنری جنکینز از دانشگاه ماساچوست و در سال ۲۰۰۳ به کار برده شد. هر چند که در دنیای حرفهای پرداختن به آن امکانات پیشرفته و توسعهدهندگان چیرهدست در زمینههای طراحی دیجیتال و برنامهنویسی را طلب میکند، اما با ظهور شبکههای اجتماعی و توسعه ابزارهای تولید دیجیتالی و قرار گرفتن آنها در دسترس عموم، این پدیده وارد مرحله جدیدی از هستیش شده است.
امروزه ابزارهای نوی ارتباطی و شبکههای اجتماعی این امکان را فراهم آوردهاند تا شخصیتهای داستان بتوانند با حضور در این فضاهای مجازی، موجودیت ملموستری یافته و در راستای ایجاد تأثیری عمیقتر، در ارتباطی تنگاتنگ با مخاطب خویش قرار گیرند.
در تعریف کلی، داستانگویی ترارسانهای زیرمجموعهای از مفهوم کلی «هنرهای رسانهای»، یا «هنر رسانههای نوین» است که از سکوهای مختلف رسانهای برای داستانگویی استفاده میکند. هر چند میتوان در آینده مفاهیم و تعاریف جدیدی را برای آن در نظر گرفت، با وجود همه درگیریاش با دنیای دیجیتال، هدف اصلی یک پروژه ترارسانهای از این دست همچنان جلب نظر مخاطب به نسخه چاپی داستان اصلی است. از جمله سکوهایی که میتوانند با تعریف مذکور در تعامل باشند، میتوان به انواع شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک و توییتر، نرمافزارهای موبایل، بازیهای کامپیوتری، وبسایتها و وبلاگها اشاره کرد.
گذشته از موارد و مثالهایی که در گزارش برنامه کلیک و
نسخه متنیاش در سایت بیبیسی به آن اشاره شد، این روزها مورد دیگری به فارسی را در فیسبوک دنبال میکنم که شاید برای شما هم خالی از لطف نباشد: استفاده از تایملاین فیسبوک به عنوان یک ابزار قصهگویی.
تایملاین «سهراب» شخصیت اصلی و راوی داستان «
شکار» نوشته امین انصاری قسمتی از اولین پروژه ترارسانهای فارسی است که به عنوان اولین نمونه از نوع خود در ۲۲ ژوئن ۲۰۱۲ راهاندازی شده است. فاز اصلی این پروژه، نگارش و انتشار رمان اخیر این نویسنده با همین عنوان توسط نشر «گردون» در کشور آلمان بود که به سرانجام رسیده و در دسترس مخاطبان قرار گرفته است.
پس از آن فازهای بعدی این پروژه راهاندازی شده که هر روز در حال تکمیلند. هر چند که رمان مذکور از استقلال محتوایی و شکلی برخوردار است، خواننده داستان میتواند با ورود به
صفحه «سهراب»، قسمتهای دیگری از شخصیت وی را که در رمان به آن پرداخته نشده (به عنوان یک داستان فرعی) مورد کنکاش قرار دهد. این امر با مرور تایملاین او از تولد تا لحظهای که داستان در آن اتفاق میافتد امکانپذیر است. لازم به ذکر است که شخصیتهای دیگری از این رمان نیز به زودی با صفحههای شخصیشان به این پروژه خواهند پیوست.